در این مقاله به اثرات متقابل گردشگری و اقتصاد میپردازیم. پیشینه جهانگردی(توریسم) بسیار طولانی است. هرچند شاید همیشه قطارهای پرسرعت، هواپیما و کشتیهای تفریحی وجود نداشته است، اما مردم مدتهاست تمایل داشتند که به اماکن دیگرمسافرت کنند.
تاریخچه جهانگردی را میتوان تا اندازه زیادی به پیشرفتهای تکنولوژی در صنعت حمل و نقل نسبت داد. هرچه جاده ها بهتر شدند، افراد امکانات بهتری برای رانندگی و مسافرت دارند. هرچه فرودگاه های بیشتری احداث میشوند، دایره گردش افراد نیز گسترده تر میشود.
پیشینه توریسم نیز با چشم انداز جهانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی ارتباطی تنگاتنگ دارد. با توجه به اثرات متقابل گردشگری و اقتصاد گردشگران به هیچ وجه به مقصدی که از بی ثباتی سیاسی و اقتصادی رنج میبرد مسافرت نمیکنند.
بخش گردشگری درچند دهه گذشته رشد چشمگیری داشته است. بخش گردشگری در تولید ناخالص داخلی جهانی بصورت قابل توجهی توسعه پیدا کرده است.
درچند دهه گذشته به دلیل کمک به اقتصاد کشورها، صنعت توریسم و گـردشگری به یکی ازمهمترین صنایع مبدل گردیده است. صنعت توریسم به رشد اقتصادی پایدار درکشورها کمک شایانی میکند. نه تنها سهم بسزایی درمحصول ناخالص داخلی دارد، از لحاظ تأمین نیز نقش بسیار ویژه ای ایفا میکند
فرصتهای شغلی، کاهش فقر، افزایش توزیع درآمد، ایجاد امکانات اضافی تقاضا، تأمین درآمد مالیاتی اضافی این فاکتورها براقتصاد پایدارنقش بسزایی دارند. پیشرفت هر کشور، با گسترش جهانی شدن و ایجاد فرصتها در کل دنیا امکان پذیر است. اکثر کشورها سیاستهای متنوعی برای دستیابی به اهداف رشد اقتصادی درنظر میگیرند و گـردشگری نیز این هدف را امکانپذیر کرده است.
ارتقا توسعه اقتصادی در سراسر اقتصادهای پیشرفته و درحال توسعه در سراسردنیا. در بررسیهای انجام شده، اقتصاددانها از زمان فعال شدن این صنعت، گردشگری ورودی را بعنوان یک خدمات صادراتی بسیار مهم قبول کردند. گردشگری درآمد ارزی را همانند سایر محصولات صادراتی ارائه میدهد، این درآمد بدست آمده را میتوان در موارد مختلف بهکار برد.
از آنجاییکه توسعه گردشگری در بیشتر کشورها، بهره برداری از منافع اقتصادی آن کشور است، پس این صنعت میتواند مورد توجه باشد.

اثرات متقابل گردشگری و اقتصاد
اثرگذاری توریسم را میتوان به سه دسته اصلی تقسیم بندی نمود: اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی. این تأثیرات از طریق اطلاعات جمع آوری شده توسط کسب و کارها، دولتها و کارخانجات صنعتی بررسی میشود.
اقتصادی:
اقتصاد داخلی توسط جهانگردی پشتیبانی و بعنوان راهبرد تجاری درنظر گرفته میشوند. اثربخشی اقتصادی را میتوان درسه سطح مختلف ارزیابی کرد. به صورت مستقیم، غیرمستقیم و تاثیرات ناشی از آن. درتأثیرمستقیم، ارزش هزینه ای که گردشگرانجام میدهد پس از کسر وارداتی است که برای ارائه خدمات به آن صرف شده است. نمونه تاثیر مستقیم، شرکتهایی که مستقیماً هزینه های توریسم را صرف بخشهای دیگر از جمله آب، برق و… که برای ارائه خدمات میشود، دریافت میکنند. ایجاد فعالیتهاس اقتصادی بوسیله این درآمدها به عنوان تأثیر غیرمستقیم نامیده می شود. پولی که در جامعه توسط بخش اقتصاد هزینه میشود و از طریق گـردشگری به صورت حقوق، دستمزد و غیره مجددا بدست میید، بعنوان تأثیر القایی خوانده میشود.
محیطی:
گـردشگری وابسته به محیط زیست است. اگر مکانی از نظر محیط زیست جذاب نباشد، درصد کمی برای رونق وجذب گردشگری درآن وجود دارد. اثرگذاری مثبت گردشگری بر محیط زیست حفاظت از بناهای باستانی، اماکن و بناهای تاریخی است. برای رونق این صنعت پارک های ملی و پناهگاههای حیات وحش، موزه ها ودیگرمکانها توسعه پیدا میکند.
فرهنگی اجتماعی:
با در نظر داشتن اثرات متقابل گردشگری و اقتصاد، اثری را که گـردشگری درسیستم ارزش، رفتار، سبک وکیفیت زندگی جامعه محلی ایجاد میکند را تأثیرات فرهنگی-اجتماعی میگویند. مهمترین تأثیر مثبت گردشگری درجامعه شامل ایجاد اشتغال، احیای مناطق فقیرنشین و غیرصنعتی همراه با احیای مجدد صنایع دستی محلی است. جهانگردی تأثیرات منفی نیز مانند فحشا، جرم، از دست دادن سنت و غیره نیزبوجود میآورد. در مناطقی که گردشگری بخش اصلی است، فعالیتهای سنتی مانند کشاورزی ممکن است از بین برود.
اثر مستقیم وغیرمستقیم توریسم بر اقتصاد کشور
اثرگذاری گردشگری در افزایش اشتغال، درآمدهای دولت، درآمد مرتبط با مناطق مسکونی و کل کشور حائز اهمیت است.
از آنجاییکه گـردشگری یکی ازصنایع بخش خدماتی به حساب میآید، پس درآمد کسب شده ازاین صنعت به عنوان بخشی از خود میزبان است. تولید ناخالص داخلی کشور بی واسطه بر رشد اقتصادی کشور اثرگذار است.
گـردشگری همچنین بطورغیرمستقیم بر رشد، پویایی اقتصاد کل اثرگذار است. گـردشگری همچنین میتواند یک موتوری برای رشد اقتصادی باشد. فعالیتهای دیگر نیز با توسعه گـردشگری به دنبال هل دادن خود به سمت جلو و پیشرفت هستند.
امکانات و توسعه زیرساختها، حمل و نقل جاده ها، توسعه اطلاعات و فناوری ارتباطات نمونه ای ارتباط غیرمستقیم است. توسعه پول الکترونیکی، اماکن اقامتی (رستورانها و هتلها) و توسعه بهداشت عمومی و صنعت نیز بطورغیرمستقیم درگیرهستند.
بیشتر کشورهای درحال توسعه برای بالابردن درآمد دولت بسیار به گـردشگری اطمینان میکنند. بخش جهانگردی در اغلب کشورهای درحال گسترش بعنوان بخش پیشرو درایجاد مشاغل، منبع ارز وگسترش فرهنگی رتبه بندی میشود.

سه نوع اصلی گردشگری
سه نوع اصلی گردشگری شامل: اوقات فراغت، اکتشاف و گردشگری آموزشی است.
گردشگری اوقات فراغت: گـردشگری از نوع اوقات فراغت متداولترین گونه گردشگری است. گردشگران از اماکن جذاب و دیدنی بمنظور گذراندن تعطیلات و استراحت و لذت، دیدن میکنند.
گردشگری اکتشافی: گـردشگری نوع اکتشافی، اکثرا بوسیله محققان بمنظور اهداف اکتشافی در مناطق مختلف دنیا اجرایی میشود. این نوع غالبا با تورهای اکتشاف همراه است، بدلیل آن یک گردشگر بیشتر ازلذت بردن از سیاحت، به دنبال چیزهای جدید است.
گردشگری آموزشی : مرسومترین گونه گردشگری است که بوسیله جوانان درنواحی مختلف دنیا اجرا میشود. هدف اصلی در اهداف آموزشی یک کشورمقصد انتخاب شده است. ویزا پس از به پایان رسیدن دوره آموزشی شخص غیرقابل استفاده میشود. فاکتورهای مختلف اقتصادی بطورمستقیم یا غیرمستقیم بر گردشگری اثرگذار است. این فاکتورها تا حد زیادی به ماهیت گردشگری وابسته است.
عوامل اقتصادی تأثیرگذار بر توریسم(اثرات متقابل گردشگری و اقتصاد)
یک مجری توربایستی عوامل اقتصادی متفاوتی را درانتخاب نمودن مقصد بمنظور تعطیلات، تحصیل و اکتشاف درنظرداشته باشد. با این وجود، بعضی از عوامل با بسط اقتصادی و گسترش کشور مقصد ارتباطی مستقیم دارند. اما این فاکتورها تاثیرات غیرمستقیم نیز در ارتباط بین عوامل اقتصادی وعوامل گـردشگری دارند.
فضای سیاسی به عنوان اثرات متقابل گردشگری و اقتصاد اولین عامل موثر بر اقتصاد کشور است. نخستین فاکتوراقتصادی که باید به آنها توجه شود، فضای سیاسی کشورمقصد است. سیاست در توسعه و گسترش هر کشوری در دنیا نقش بنیادی دارد.
اصالت سیاست، رفتارهای بازار سهام وارز را بدین صورت مشخص میکند که فضای سیاسی پایدارسرمایه گذاران خارجی را به سمت خود جلب میکند. درحالیکه صحنه بی ثبات سیاسی، سرمایه گذاران خارجی را مجبور به خروج از اقتصاد ان کشور میکند. این مورد در رابطه با گردشگری وجود دارد که از طریق آن فضای سیاسی پایدار برای فعالیتهای گردشگری مساعد است. در حالیکه سیاستهای ناپایدار تهدیدات بی امنیتی برای مبحث گردشگری محسوب میشود.
رشد اقتصادی و گسترش یک مقصد گردشگری دومین عامل است. رشد اقتصادی و گسترش یک مقصد گردشگری فاکتور بسیارمهمی است که در تعیین مقصد گـردشگری توسط مسئولان گردشگری استفاده میشود.
گسترش اقتصادی ما سومین فاکتور هدف گردشگری است. دیگر فاکتورهدف گـردشگری که از اثرات متقابل گردشگری و اقتصاد است، اما با نگاه به فرایند اقتصادی، رکود اقتصادی نشان میدهد که توسعه اقتصادی درحال نابودی است. روند اقتصادی تهدیدی برای گـردشگری است.
در زمان مشکلات اقتصادی سرمایه گذاران خارجی از بازار خارج میشوند، پس ضربه مهیبی به ثبات اقتصادی میزنند. مضرتر از همه، رکود اقتصادی غالبا موجب بی ثباتی سیاسی میگردند. درصورت ثبات اقتصادی و فرایندهای رونق، تورسیتها جذب یک اقتصاد میشوند.
چهارمین فاکتورمهم گردشگری ماهیت صنعت مهمان نوازی در مقصد گـردشگری مد نظر است. این جنبه بیشترروی گردشگری اوقات فراغت اثرگذار است به موجب آن گردشگران محیطی آرام برای گذران فراغت و استراحت میطلبند. مهمان نوازی برای اطمینان پیدا کردن از امنیت و رفاه وضعیت گردشگران ضرورت دارد.
داشتن هتلهای با موقعیت و وضعیت عالی که در نزدیکی سایتهای جاذبه گـردشگری واقع شده اند بسیار اهمیت دارد. توریست چنین مقصد گـردشگری را در نظر دارد. صنعت مهمان نوازی ارتباط مستقیمی با رشد اقتصادی یک کشور دارد. زیرا یک کشور با داشتن ثبات اقتصادی قادر به فراهم کردن خدمات گردشگری با کیفیت بالا به گردشگران دارد.
پیشرفته ترین کشورها در دنیا درصنعت توریسم پیشرو هستند. آنها میتوانند هتلهای عالی بسازند که امکانات اقامتی بسیارخوبی را به گردشگران ارائه دهند.
پنجمین عامل شرایط زیرساختی است. پنجمین فاکتور مهم اقتصادی که در گـردشگری اثرگذار دارد، شرایط زیرساختی در کشورهای مقصد وجود دارد. موجود بودن زیرساخت های خوب در مکان اقامت گردشگران بسیار مهم است. این زیرساختها شامل برق، تأمین آب تمیز و شبکه حمل و نقل عالی و دیگر موارد است.
بعلاوه زیرساختهای بهداشتی هم برای توریست بسیاراهمیت دارد و باید زمان انتخاب کردن مقصد گردشگری به آن توجه شود. کشورهای پیشرفته در قیاس با کشورهای دیگر به منظور تأمین زیرساختهای خوب که برای گردشگران لازم است، وضعیت بهتری دارند.
توریست به امکانات عالی و مطابق با استانداردهای جهانی نیاز دارد. با نهایت تاسف، چنین امکاناتی در کشورهای جهان سوم به آسانی در دسترس نیست. کشورهای جهان سوم غالبا مجبورند بودجه بیشتری را در مقایسه با دیگر بخشهای مهم به توسعه صنعت گردشگری تخصیص دهند.
ششمین عامل اقتصادی ماهیت مکان های جذب است. این موضوع بر گـردشگری تاثیرگذار است. در مورد گردشگری اوقات فراغت، یک گردشگر اغلب به خاطر ماهیت سایتهای جاذبه در مقصد بوجود میاید. دردنیای نوین و پیشرفته، تعداد کمی از جاذبه های گردشگری در حالت طبیعی خود هستند. پس شرایط اقتصادی در توسعه فضاهای اصلی جذب در دنیا نقش اساسی دارند.
کشوهای جهان سوم از اماکنی برای جاذبه گردشگری طبیعی ازجمله حیات وحش، سواحل آفتابی و ویژگیهای جذاب جغرافیایی برخوردارهستند.
هفتمین عامل اقتصادی توریسم نرخ ارز در مقصد است. نرخ ارز و سود بانکی در اکثر موارد با تقاضا وعرضه ارز در یک اقتصاد تعیین میشود. این جنبه تأثیر بسیار مستقیمی در هزینه گردشگری در یک مکان مقصد دارد.
هشتمین عامل اقتصادی، عوامل اجتماعی است. عوامل اجتماعی دربردارنده سلامتی افراد محلی، مهمان نوازی عمومی و توسعه اجتماعی از نظر سواد است. رفاه اجتماعی به وضعیت اقتصادی کشور بستگی دارد. بنابراین این عامل با فاکتورهای تعیین کننده اقتصادی یک مقصد گردشگری ارتباط دارد.

برنامه ریزی برای کاهش اثرات:
گردشگری درکل تأثیرات مثبتی بر کشورهای میزبان دارد اما اثرات منفی نیز به همراه دارد. اثرات متقابل گردشگری و اقتصاد جنبه منفی نیز دارد. برنامه ریزی برای ایجاد منافع با کیفیت بالا از گردشگری بسیار ضروری میباشد است. برای کمک به مالکیت محلی و کنترل خدمات و امکانات گردشگری خارجی میتوان اقداماتی انجام داد. استفاده طراحی بومی وجذب حمل ونقل محلی، شرکتهای تور، خدمات اقامتی میتواند باعث فزونی جذب گردشگران و کم شدن وابستگی به دیگران شود. دولت باید کسب و کار کوچک و متوسط را ارتقا دهد تا بتواند نشت از اقتصاد محلی را کنترل کند.
این موضوع به نوبه خود مشارکت محلی در توسعه گردشگری را ضمانت میکند. بخش عمومی باید سیاستهایی را برای استفاده حداکثر از منابع تجدید پذیرانرژی برنامه ریزی و اجرا کند. تصفیه فاضلاب، توسعه زیرساختی و استفاده از فناوری بهتر که باعث کاهش آلودگی میشود. برنامه ریزی قانونی مناسب و حفظ کنترل بر جامعه باعث کاهش جرم و جنایت و سایر فعالیتهای مضراجتماعی میشود. آموزش و آگاهی دادن به جامعه محلی در مورد گردشگری، تأثیرات مثبت را افزایش داده و تأثیرات منفی را میکاهد.
نتیجه گیری
رشد و توسعه گـردشگری کاملاً به اقتصاد و توسعه یک مقصد گردشگری وابسته است.
با این وجود، دیگر فاکتورهای مهم بر گردشگری تأثیر میگذارند واین عوامل بیشتر به جنبه های اجتماعی وسیاسی مربوط میشوند. جنبه های اجتماعی وسیاسی با رشد اقتصادی و توسعه یک مقصد نیز رابطه مستقیم دارند. عاقلانه است که درنظر داشته باشیم گردشگری اصولا بوسیله عوامل اقتصادی تعیین میشود. زیرا عوامل اقتصادی سایر عوامل حیاتی دیگر را که برای گردشگری ضرورت دارند نیز مشخص میکند.
گـردشگری را میتوان بعنوان یک صنعت بسیار متنوع و پیچیده در نظر داشت که بر جامعه اثرگذاراست. این اثرات طولانی مدت اثرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و زیست محیطی دارد. تأثیرات مثبت و منفی از طریق گردشگری در یک مقصد ایجاد میشود. برنامه ریزی استراتژیک گردشگری میتواند بعضی از موارد را تقلیل دهد.
برنامه ریزی استراتژیک به دلیل تلاش برای مدیریت بحران ها بسیار حیاتی است. برنامه ریزی استراتژیک تلاش میکند اثرات مثبت را اضافه کند و تأثیرات منفی را بکاهد.
گروه مشاوره سیدی سابقه همکاری با واحدهای خدماتی و صنعتی متفاوتی را در رزومه فعالیتی و پژوهشی خود دارد. آنچه در گروه مشاوره سیدی انجام می شود، خلق ایده نو، پرورش ایده ، ظهور ایده ، عملیاتی سازی ایده، ایجاد کسب و کار، رشد کسب و کار تا مرحله شکوفایی میباشد.
شماره تماس: 09-88288307-021