استراتژی های تـامیـن و تـولیـد
کششی و رانشی
تعریف کلی :
- اصول و مبانی تولید ، فرایند ی است که درآن ، انواع منابع مختلف مورد استفاده در سیستم های فرعی تولید یا عملیات در سازمان ترکیب می شوند و بدین صورت، ارزش مربوط به محصول یا سرویس در یک روش کنترل شده، افزایش می یابد.
این مسئله با سیاست مربوط به سازمان، تطابق دارد. بنابراین این فرایندی مدیریتی از یک سازمان است که در مورد انتقال یک گستره از ورودی ها به داخل محصولات یا سرویس های مورد نیاز، مورد بررسی قرار می گیرد .
اصول تولید دارای خصوصیت های زیر است:
1. تولید یک فعالیتی سازمانی است بنابراین، هر سیستم تولید، دارای یک هدف است .
2. این سیستم انواع ورودی های مختلف را به خروجی های مفید تبدیل می کند .
3. این سیستم به صورت ایزوله نسبت به سایر سیستم های سازمان، کار نمی کند .
4. یک بازخورد در مورد فعالیت ها وجود دارد که آنها برای کنترل و بهبود کارایی سیستم، ضروری است .
هدف اصلی از فلسفه اصول تولید :
در رویکرد سازمانی همواره هدف به سمت بهبود ( بهبود مستمر ) متمرکز میباشد ، این امر در بخش تولید هم با چشم انداز محصول نـاب نام گداری میشود .
در یک رویکرد تولید هر فعالیتی که ارزش افزوده برای محصول در بر نداشته باشد به عنوان چرخه معیوب شناسایی میشود و باید از روند تاثیر گذاری خارج شود !
بخش های اصلی در مبانی تولید :
تقسیم بندی بازار اقتصادی :
استراتژی کششی و فشاری ( رانشی چیست ) ؟
در علوم مدیریت و بازار یابی با متدی بنام ( PULLING & PUSHING IDEOLOGY ) روبرو میشویم که با یک نوع رویکرد مشخص تلاش دارد در تامین خوراک بازار و جذب مشتری ، در کسب بیشتر سهم بازار نقش افرینی کند .
این نوع سبک مدیریتی در تولید و بازار یابی یک فرایند طولی است که الزاما یک سیکل بسته ای از اقدامات را در بر خواهد گرفت .
1- استراتژی فشاری دهه ۱۹۷۰ عرصه شکوفایی تولید مبتنی بر استراتژی فشاری بود .
در آن دوران شرکت ها تمرکز اولیه شان بر ایجاد ظرفیـت و حـداکثر کـردن تـوان تولید بود .
تنوع محصول هیچ جا ، نزدیک به چالش امروزی نبود و همیشه همه آن چیزهایی که تولید می شدند مبنـای پیش بینی آینده بودند .
استراتژی فشاری
درچرخه تولید با استراتژی فشاری، کالاها با کمک یک فرایند از نقطه منبع، به عنوان مثال سایت تولید تا خرده فروشی، یا سایت توزیع، تحت فشار برای عرضه کالا قرار می گیرند. سطح تولید مطابق با الگوهای سفارش قبلی توسط تولید کننده تنظیم می شود.
این سیستم مبتنی بر بررسی تقاضای مشتری است و تلاش می کند تا بسیاری از محصولات را تا حد ممکن به بازار عرضه کنند. در نتیجه، تولید وقت گیر می شود زیرا تولید کننده و خرده فروش تلاش می کنند تا به تغییرات در بازار پاسخ دهند.
پیش بینی نقش مهمی در سیستم فشاری دارد.
2- استراتژی کششی
چرخه تولید با رویکرد کششی، مبتنی بر تنوع و تعدد تقاضا بازار است.
این استراتژی تولید اگرچه مبتنی بر تعریف کلی همواره از سیستم ساخت بر اساس سفارش پیروی میکند . ولی در مواقعی با عدم پیروی از این تعریف مبتنی بر تدارک، تولید و توزیع، به جای پیش بینی تقاضا عمل میکند .
با توجه به این مدل، موجودی به صورت محدود نگهداری و مصرف می شود. در این سیستم، تقاضا واقعی است و شرکت به خواسته های مشتری پاسخ می دهد. این به شرکت در تولید میزان دقیق محصولات مورد نیاز مشتریان کمک می کند.
تفاوت دو استراتژی کششی و فشاری
1- در سیستم فشاری، پیاده سازی از پیش بینی سفارش مشتری شروع می شود، در حالی که در سیستم کششی، پیاده سازی به عنوان یک نتیجه از سفارش مشتری آغاز می شود .
2- در سیستم فشاری، عدم قطعیت در تقاضا وجود دارد، در حالی که در سیستم کششی، تقاضا دقیق است.
3- سیستم فشاری یک فرایند احتمالی است در حالیکه سیستم کششی یک فرآیند واکنش پذیر است.
3- استراتژی کششی + فشاری
اغلب صنایع در یک زنجیره تولید از هر دو سیستم کشش و فشار برای دستیابی به نتیجه مطلوب بهره میبرند ، حد وسط بین مراحل سیستم های فشاری و کششی به عنوان مرز کشش شناخته می شود.
اصطلاحات “فشار و کشیدن” در لجستیک و مدیریت تولید گنجانده شده است، اما این اصطلاحات به طور گسترده در زمینه بازاریابی رایج میباشد .
تولید در سیستم فشار بستگی به پیش بینی تقاضا دارد و تولید در سیستم کشش بستگی به تقاضای مصرف دارد ، این تعامل در پیاده سازی مبانی تولید محقق میشود !
ديدگاه فرآيندي به زنجيره تأمين و تولید و عرضه
انتخاب استراتژی :
یکی از اساسیترین موضوعاتی که هر سازمان یا کسب و کار و مدیر آن باید بدان توجه نماید، شناخت صحیح سازمان و ویژگیهای آن میباشد.
این موضوع باعث شناخت نقاط بهبود و عارضهیابی مستمر خواهد شد.
انتخاب استراتژی :
یکی از ویژگیهای اساسی که سازانها باید بدان توجه داشته باشند ، سفارشمحور و یا تولید محور بودن محصول است.
شرکتهایی که تولیدمحور میباشند ( B to C ) معمولا و با تولید و عرضه به بازار سعی در گرفتن بازار از رقبا دارند از این رو باید استراتژی فشاری را در سازمان پیاده کنند .
برعکس، سازمانهایی که سفارشمحور میباشند ( B to B ) معمولا باید استراتژی کششی را در تولید و بازار یابی اتخاذ نمایند .
ویژگی استراتژی فشاری :
در ستراتژی فشاری تصمیمات تولید و توزیع براساس پیشبینی های بلندمدت انجام میشود و تولیدکننده پیشبینی خود از تقاضا را براساس سفارش خرده فروشان انجام میدهد.
در این نوع استراتژی معمولا باید سطح موجودی بالایی را نگهداری نمود.
هرچه صرفهجویی ناشی از مقیاس (سرشکن شدن هزینه توزیع روی محصول) بیشتر باشد ارزش تجمیع تقاضا بالاتر رفته و اهمیت مدیریت زنجیره براساس پیشبینی بلندمدت بیشتر میگردد.
- به دنبال حداقلسازی هزینه است.
- براساس پیشبینی تقاضا، تولید انجام میشود.
- نوسان قابل توجهی در تقاضای محصول وجود ندارد.
- زمان تحویل بالا مشکلی به وجود نمی آورد. (جامعه بزرگ مشتریان)
- معمولا باید موجودی اطمینانی از محصول نهایی در انبار وجود داشته باشد تا نوسانات احتمالی تقاضا را پاسخ دهد.
ویژگی استراتژی کششی :
در استراتژی کششی تولید و توزیع براساس تقاضای واقعی و نه پیشبینی تقاضا انجام میگردد.
اگر این سیاست درست اجرا گردد نیازی به نگهداری حجم بالای محصول نهایی در انبار نمیباشد. کششی بودن یک سیستم بسیار به زمان تحویل محصول وابسته است. هرچه زمان تحویل بالاتر برود باید از کششی بودن فاصله بیشتری گرفت.
- براساس سفارش تولید انجام میشود.
- نیاز به تعامل سطح بالا با تامین کننده خود دارد.
- نیازمند زمان تحویل کوتاهی است. (رضایت مشتری)
- نیازی به نگهداری حجم بالای موجوی محصول نهایی نیست.
- نسبت عدم قطعیت به کل تقاضا قابل توجه است. (نوسان تقاضا بالاست)
- به دنبال حداکثرسازی سطح خدمت میباشد. (جامعه خاص و محدود مشتریان)
- مکانیز جریان اطلاعات سریع و هماهنگی سیستمهای اطلاعاتی کمک شایانی به کاهش زمان تحویل میکند.
تعیین استراتژی مناسب
تـحـلـیـل نـمــودار
- عدم قطعیت بالاتر در تقاضا منجر به تمایل به استفاده از استراتژی کششی
- عدم قطعیت پایین تر در تقاضا منجر به پیش بینی تقاضای دقیق تر و استراتژی فشاری
- بالابودن اهمیت صرفه جویی در مقیاس و کاهش هزینه ها منجر به اهمیت تجمیع تقاضا و سهولت بیشتر در پیش بینی تقاضا و در نتیجه مطلوبیت استراتژی فشاری
- پایین بودن اهمیت صرفه جویی در مقیاس منجر به این می شود که تجمیع تقاضا صورت نگرفته و در نتیجه مطلوبیت استراتژی کششی
تـحـلـیـل نـمــودار
عدم اهمیت صرفه جویی در مقیاس تولید یا مونتاژ و یا توزیع کالا و همچنین عدم قطعیت بالای تقاضای مشتریان الزام برای اتخاذ استراتژی کششی
- اهمیت بیشتر صرفه جویی در مقیاس (هزینه های حمل بالا و انبارش ) و همچنین عدم قطعیت بالای تقاضای مشتریان (رنگها و طرحهای مختلف سلیقه ای و … ) استراتژی کششی+ فشاری.
استراتژی تولید کششی و استراتژی حمل فشاری (کاهش هزینه های حمل با ارسال چندین سفارش با هم): این دقیقا علت عدم نگهداری موجودی در فروشگاههای فروش مبلمان است. مثال دیگر: صنعت اتومبیل، انواع اتومبیل با آپشن های زیاد از نظر قدرت موتور، رنگ، تعداد در و … و اهیمت بالای تولید انبوه قطعات و صرفه جویی در مقیاس تولید
اهمیت زیاد صرفه جویی در مقیاس خصوصا در حمل کالا و انبارش و همچنین عدم قطعیت پایین تقاضای مشتریان الزام برای بهره مندی از استراتژی فشاری
– اهمیت کمتر صرفه جویی در مقیاس (خصوصا کتابهای حجیم) و همچنین عدم قطعیت پایین تقاضای مشتریان: استراتژی فشاری-کششی
نتیجه تحلیلی نمودار استراتژی کششی و فشاری
- پایین بودن نسبی عدم قطعیت تقاضا در بخش فشاری زنجیره، اهیمت زیاد صرفه جویی در مقیاس تولید و توزیع و انبارش .
در این مقطع ساختار زنجیره پیچیده و زمان تحویل بالا است و تمرکز بر کاهش خدمات و کاهش هزینه میباشد .
- بالا بودن عدم قطعیت تقاضا و ساده بودن ساختار و کوتاه بودن زمان تحویل. تاکید روی سطح خدمت از طریق انعطاف پذیری و پاسخگویی زنجیره در برابر تقاضاهای متغیر مشتریان
- در یک کلام ، اهمیت فرایند برآورده سازی سفارش در بخش کششی و اهمیت فرایندهای برنامه ریزی در بخش فشاری